Friday 1 April 2011

مرگ تدریجی در سالهای حبس؛ عدم رسیدگی جان یک زندانی دیگر را گرفت


مرگ تدریجی در سالهای حبس؛ عدم رسیدگی جان یک زندانی دیگر را گرفت
مرگ تدریجی در سالهای حبس؛ عدم رسیدگی جان یک زندانی دیگر را گرفت
 جرس: طبق قانون، مسوليت سلامت جسمی زندانی به عهده مقامات نگه دارنده او است؛ اما در کشوری که مقامات‌اش قوانین را یکی پس از دیگری می‌شکنند و با بی‌اعتنایی از مرز قانون عبور می‌کنند، این جمله نیز معنایش را از دست می‌دهد و آن‌قدر بی‌معنا می‌شود که می‌توانی در زندان‌های این کشور گروه‌گروه زندانیانی را ببینی که با بیماری‌های کوچک و بزرگ دست و پنجه نرم می‌کنند اما اجازه مرخصی و درمان پزشکی، حتی در داخل زندان، به آنان داده نمی‌شود و کار تا آنجا پیش می‌رود که یک زندانی سیاسی، با وجود سه ماه بیماری مداوم، تنها و تنها به دلیل بی‌توجهی مسئولان زندان از دنیا می‌رود.

در جمهوری اسلامی گویا، قوانین و مصوبات هم به کمک هیچ زندانی سیاسی نمی‌آید. دگمه‌چی هم مستثنی نبود؛ چرا که او طبق ماده ۲۲۹ فصل سوم آئین نامه سازمان زندان‌ها مستحق دریافت مرخصی بود، اما کسی نبود که به قانون عمل کند.
مطابق این ماده، "چنانچه حسب تشخیص پزشک قانونی محکوم دارای بیماری صعب‌العلاج باشد یا امکان معالجه وی در موسسه یا زندان وجود نداشته یا ادامه حبس موجب شدت بیماری یا تاخیر در بهبودیش باشد یا قادر به تحمل حبس نباشد به پیشنهاد رییس موسسه یا زندان، شورای طبقه‌بندی موظف است به مدت یک ماه به او مرخصی اعطا کند که در صورت نیاز قابل تمدید است." دگمه‌چی سرطان پانکراس داشت، اما به مرخصی نیامد و آن‌قدر دیر برای درمان اعزام شد که بیماری امانش نداد.

بازاری سرشناس قربانی اهمال مسئولان

محسن دگمه‌چی، یکی از بازاریان سرشناس تهران که از ۱۵ شهریور ماه سال ۸۸ در بازداشت به سر می‌برد، شب گذشته به دليل عدم رسيدگی پزشكي و وخامت حالش در بيمارستان جان باخت.

دگمه‌چی که نزدیک به ۵۰ سال سن داشت و از اهالی آذربایجان بود، در محل کار خود در بازار بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او که از زندانیان  سیاسی دهه ۶۰ به شمار می‌رفت، پیشتراز هفت سال از عمر خود را در زندان گذرانده بود.

این بازاری زندانی به اتهام کمک مالی به خانواده‌های زندانیان سیاسی و حضور فرزندش در قرارگاه اشرفِ عراق توسط قاضی صلواتی مورد محاکمه قرار گرفت و به ۱۰ سال حبس تعزیری و تبعید به زندان رجایی شهر کرج محکوم شد. دگمه‌چی در بند ۴، سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج به سر می‌برد.

دگمه‌چی از ماه‌ها پیش دچار وضعیت وخیم جسمانی شد اما از سوی مسئولان زندان و بهداری، متهم شد که  "شما تمارض می كنید و مشكلی ندارید" و مقامات زندان از پی‌گیری و توجه به وضعیت وی و انتقال به بیمارستان خودداری کردند، تا اینکه بر اثر بالا گرفتن دردهای وی و حاد شدنِ وضعیت، با انتقال دیرهنگامِ وی به بیمارستان، پزشکان اعلام کردند وی دچار سرطان بسیار پیشرفته پانکراس شده و از معالجه وی قطع امید شد.

روز یکشنبه ۱۵ اسفندماه، پس از مجموعه اعتراضات زندانیان سیاسی حاضر در بند و فشار افکار عمومی همچنین وضعیت رو به وخامت محسن دگمه‌چی، پزشک متخصصی وی را در درمانگاه زندان رجایی شهر معاینه کرد و فارغ از نبود امکانات مناسب پزشکی در آن مکان، نظر خود را پیشرفت زیاد بیماری سرطان وی و قطع امید از درمان وی اعلام کرد، این پزشک به دگمه‌چی گفت بیش از "یک تا سه" ماه دیگر زنده نخواهد بود.

محسن دگمه‌چی بنا بر تشخیص پزشکان باید در بیمارستانی خارج از زندان تحت شیمی درمانی قرار می‌گرفت و عدم رسیدگی به موقع، موجب پیشرفت بیماری سرطان وی شد.

طبق خبرها، پس از انتقال این زندانی به بیمارستان، با مراجعات مکرر خانواده وی، به عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران  برای گرفتن مجوز جهت پرستاری و نگهداری از او، تنها به همسرش اجازه 10 دقیقه ملاقات داده شد و دیگر اعضای خانواده او از دیدار با وی محروم بودند.

بازی با جان زندانیان

مرگ زندانیان به دلیل عدم رسیدگی به موقع پزشکی، پیشتر نیز اتفاق افتاده بود. از این میان می‌توان به منوچهر محمدی از زندانیان واقعه کوی دانشگاه اشاره کرد که ۸ مرداد ۱۳۸۵ پس از چند روز اعتصاب غذای خشک در زندان اوین درگذشت و به شهادت زندانیان دیگر و هم‌بندان‌اش وی چند روز پیش از فوت مورد شکنجه و ضرب و شتم قرار گرفته بود و پس از آن نیز مراقب‌های لازم جهت بهبود اوضاع جسمی او از سوی مسئولان زندان صورت نگرفت.

امیدرضا میرصیافی وبلاگ‌نویسی که به اتهام "توهین به رهبری و آیت‌الله خمینی" به تحمل دو سال حبس محکوم شده بود، نیز ۲۸ اسفند ماه ۱۳۸۷ پس از وخامت جسمی، به بهداری زندان اوین منتقل شد که به گفته فعالان حقوق بشر به علت "فشار روانی و عدم دریافت کمک‌های پزشکی" جان خود را از دست داد.
امیرحسین حشمت ساران دبیر کل جبهه اتحاد ملی ایران از دیگر زندانیان سیاسی زندان گوهر دشت بر اثر بی‌توجهی‌ و عدم مراقبت پزشکی در زمان بازداشت اسفند ماه ۱۳۸۷ پس از ۴۸ ساعت اغما جان باخت.

همچنین از زندان‌های گوهردشت و رجایی‌شهر و اوین و دیگر زندان‌ها، موارد متعددی مبنی بر مرگ زندانیان بر اثر عدم رسیدگی به موقع پزشکی گزارش شده است.

اکنون نیز زندانیان سیاسی بسیاری با شرایط جسمی نامناسب و اوضاع وخیم جسمانی در زندان به سر می‌برند و مسئولان زندان از مداوای آنان و یا ارائه‌ی مرخصی به آن‌ها سر باز می‌زنند؛ هاشم خواستار عضو انجمن صنفی معلمان که برای درمان چند روزی با دستبد و و پابند به بیمارستان منتقل و پس از عمل جراحی مجددا به زندان بازگردانده شد.

منصور اسانلو فعال کارگری نیز که پنج سال است در زندان به سر می‌برد، بیماری حاد قلبی دارد و باید به سرعت تحت عمل جراحی قرار گیرد، اما هر بار با درخواست مرخصی وی مخالفت می‌شود و این زندانی در شرایطی که به شدت بیمار است در زندان به سر می‌برد.

عدم رسیدگی به بیماری زندانیان تا آنجا پیش‌ رفته است که چندی پیش برای رسیدگی پزشکی حسین رونقی ملکی دانشجوی زندانی و فعال اینترنتی که به بیماری شدید کلیوی دچار شده بود، شرط اعتراف تلویزیونی گذاشته بودند.

عمادالدین باقی، فرید طاهری، عیسی ‌سحرخیز، مهدی محمودیان، مسعود باستانی، مجید دری، ضیا نبوی و بسیاری از زندانیان دیگر با بیماری‌های کوچک و بزرگ دست به گریبان‌اند که نه تنها عدم مداوای کامل بیماری‌ها را به مرضی مزمن بدل می‌کند، بلکه بهداشتی نامناسب و عدم امکانات زندان عاملی برای بروز بیماری‌ در بین زندانیان می‌شود و به این ترتیب خط هشدار سلامت زندانیان روز به روز پررنگ‌تر می‌شود.

No comments:

Post a Comment