Thursday 18 August 2011

چهار كشته درسرقت مسلحانه در كرمانشاه +18


چهار كشته درسرقت مسلحانه در كرمانشاه +18

کابوسِ ًانتخاباتً و تشتت در جبهه ًاصولگرایانً

کابوسِ ًانتخاباتً و تشتت در جبهه ًاصولگرایانً

امّا پرسش بزرگ این است با توّجه به همهء دسته بندیها و رقابت های سیاسی که هم اکنون در درون ساختار رژیم و ما بین باندهای قدرت، آنهم در سطح رهبری، در جریان است آیا  ًجبهه پایداری انقلاب اسلامی ً تحت صیانت مستقیم ًرهبری ً موفق خواهد شد تا جبهه ای متحد از همهء ًاصولگرایان سنتیً را سامان دهد؟ این پرسش در مقطعِ زمانی مطرح است که به اعتراف سران روحانی نظام، کشش و اعتبار سیاسی و مذهبی ًرهبر ً در بین مراکز قدرت و دینی حکومت کاملا ً ریزش کرده است. در همین رابطه پیشتر آیت الله مصباح یزدی اعتراف میکند و میگوید؛  ًخطری بزرگ و بی سابقه ای نظام اسلامی را تهدید میکند و آن بی اعتقادی مقام های ارشد نظام اسلامی به ولایت فقیه است.ً آیت الله مصباح یزدی از این نیز فراتر رفته و میگوید؛ ً تردید و بی اعتقادی به ولایت فقیه تا درون حوزه های علمیه رسوخ کرده است ً.

کوروش اعتمادی
18 آگوست 2011
koroush_etemadi@hotmail.com

 ًرهبر ً از پیش آگاه بود، در آستانه ًانتخاباتِ ً دورِ نهم مجلس شورای اسلامی، تشتت در بین محافل سیاسی جبهه  ًاصولگرایان ً، همچون دیگر دسته بندیهای درون حکومت، گسترده و خطر آفرین برای موجودیت نظام جمهوری اسلامی است. از همین رو به سبب چنین فضای سیاسی متشنج، او مجبور میگردد تا برای ایجاد یک آرامش نسبی و ًهمدلی ً ما بین دستجاتِ متعدد جبهه  ًاصولگرایانً، چند تن از دوستان و خویشان خود را مأمورکند تا با نشست و گفتگو با سرکرده گروه های ًاصولگراً ً یک انسجام نسبی در بین آنها در رابطه با ًانتخاباتِ ً دور نهم مجلس شورای اسلامی بوجود آورند. بی شک انتخاب کمیته ای تحت عنوان کمیته 7+8 و یا کمیته   ًجبهه پایداری انقلاب اسلامیً، متشکل از نمایندگان وابسته به گروه بندیهای جبهه ًاصولگرایان سنتیً، بیانگر اختلافات عدیدی است که پیکرهِ ًاصولگرایان ً را در برگرفته است.   

کمیته  ًجبهه پایداری انقلاب اسلامی ً و یا همان کمیته  ًجبهه پایداری ً متشکل ازآیت الله مهدوی کنی (رئیس مجلس خبرگان و جامعه روحانیت مبارز)، آیت الله محمد یزدی (رئیس جامعه مدرسین قم)، آیت الله مصباح یزدی (رئیس بنیادِ پژوهشِ آیت الله خمینی)، غلامعلی حداد عادل (نماینده مجلس)، علی اکبر ولایتی (وزیر امورخارجه بیت رهبری)، حبیب الله عسگراولادی مسلمان (رایزن حزب مؤتلفه)، عباسعلی کدخدائی (سخنگوی شورای نگهبان) و سردار سپاه محصولی (وزیر سابق کشور و رفاه دولتِ احمدی نژاد) میباشد، که همگی این آقایان از مُریدان تمام و کمال به ًرهبری ً و بخشا ً دسته های گوناگون از ًاصولگرایان ً را نمایندگی میکنند. امّا بنظر میرسد گزینش این افراد برای تعیین یک لیست مشترک از همهء ًاصولگرایان سنتی ً برای دورِ نهم  ًانتخاباتِ ًمجلس شورای اسلامی مورد توافق و تأیید دیگر دسته بندیهای جبهه ًاصولگرایان ً نبوده و بدین سبب پس از رایزنیها بسیار، اعضای کمیته ًجبهه پایداری انقلاب اسلامی ً از 7 تن به 15 تن افزایش مییابد تا کمیته ای تشکیل شود که نمایندگی همهء دسته بندیهای درون جبهه ًاصولگرایان سنتی ً را بکند.  کمیته 7+8، وظیفه دارد بر اساس حکم ولی فقیه رژیم تنها یک لیست، لیست مشترکی از همهء نمایندگی های باندهای درون جبهه ًاصولگرایان سنتی ً برای دورِ نهم ًانتخابات ً مجلس شورای اسلامی را تنظیم کنند.

امّا ظاهراً  ًبنظر میرسد با افزایش تعداد تشکیل دهنده کمیته ًجبهه پایداری انقلاب اسلامیً، از 7 تن به 15 تن، نزاعِ باندهای درون جبهه ًاصولگرایان سنتی ً کاهش نیافته است. محمد رضا باهنر، نایب رئیس مجلس، که خود از وابستگان به جبهه ًاصولگرایان سنتی ً میباشد، سخت به دیگر دسته بندیهای ًاصولگرایان ً میتازد و آنان را مورد انتقادات شدید قرار میدهد، چرا که  بزعم او دسته ای از ًاصولگرایان ً خود را  ًاصولگرایان مطلق ً و ً خاص ً برمیشمرند. محمد رضا باهنر میگوید وقتی از این دسته ًاصولگرایان مطلق ً و ًخاص ً پرسش میشود دلایل شما برای ًخاص ً بودن چیست، بی آنکه استدلالی را در این رابطه مطرح کنند پاسخ میدهند؛ ًمصداق اصولگرای ما هستیمً و بهمین خاطر خود را ً مطلق ً میدانیم.
             
در راستای همین نزاعها، حمید رسایی نماینده مجلس از حضور برخی از افراد در کمیته 7+8 ابراز نارضایتی میکند.  او پیش از هر چیز به نحوه ترکیب این کمیته انتقاد دارد. حمید رسایی تا حدودی برترکیب گروه 7 نفره که شامل حبیب الله عسگراولادی مسلمان، غلامعلی حداد عادل، علی اکبر ولایتی و چهار نماینده جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز میباشند مُهر تأیید میگذارد، امّا به ترکیب گروه 8 نفره معترض است. او میگوید؛ ًباید پرسید این تعداد 8 نفراز کجا آمده اند و بر چه اساسی این افراد نمایندگی همهء طیف های اصولگرایان را میکنند ً. ظاهرا ً اختلاف بر سر اعمال نفوذ بیشتر علی لاریجانی ( رئیس مجلس و یکی از رهبرانِ گروه  ً پیروان خط امام و رهبری ً) در هر دو کمیته 7 نفره و 8 نفره است. مخالفین معتقدند که علی لاریجانی در دسته  بندیهای گروه های  ًاصولگرایان سنتی ً جریان سیاسی محسوب نمیشود که هم اکنون دو نمایند در کمیته 8 نفره  و یک نماینده در کمیته 7 نفره داشته باشد. با این احتساب بسیاری معتقدند علی لاریجانی در کمیته 15 نفره سه نماینده دارد که بنا دارند علایق سیاسی او در این مجموعه را پیش برند. البّته لازم است اشاره کنم گروه ً پیروان خط امام و رهبری ً که علی لاریجانی یکی از اعضای آن میباشد، از 14 گروه سیاسی ًاصولگرا ً تشکیل شده است که حبیب الله عسگراولادی دبیر کلی آنرا بعهده دارد. از مهمترین گروه های عضو این جبهه  ًجامعه اسلامی مهندسین ً و حزب مؤتلفه است که شاخص ترین فرد در ًجامعه اسلامی مهندسین ً، محمد رضا باهنر است که نایب رئیسی مجلس شورای اسلامی را بعهده دارد. امّا در این بین محسن رضایی فرماندهِ سابق سپاه پاسداران در پی یافتن جایگاه خود در بین ًاصولگرایان ً و احیانا ً فرصتی برای کسب کرسی در مجلس شورای اسلامی آینده است. آیت الله مهدوی کنی در گزارشی به ً کمیته وحدت اصولگرایان ً اعلام میدارد؛ ً بتازگی محسن رضایی با او تماس گرفته و تصریح کرده است، اگر او جزء ًاصولگرایان ً است پس چرا نماینده ای در ًکمیته وحدت اصولگرایان ً نداردً.  

 تشتت و دسته بندیهای متعدد در جبهه ً اصولگرایان سنتی ً امری است واقعی و طبیعی، آنهم در نظام سیاسی که اساس پایه های ایدئولوژیکی و فکری بنیانگذارانش مبتنی بوده است بر اندیشه و فرهنگ سیاسی قبیله ای و عشیرتی. بی شک این انتظار بیهوده ای است که اگر باور داشته باشیم روزی در ساختار این نظام مذهبی همچون دیگر نظامهای مدرن سیاسی، زندگی سیاسی جمعی و حزبی شکل خواهد گرفت که منعکس کننده نظم اجتماعی دمکراتیک و مدنیت است. آنچه که اساس این نظام سیاسی قرون وسطایی در حوزه سیاست را تشکیل میدهد حضور باندهای متعدد قدرت است که پیش از سه دهه است با توطئه و نیرنگ در پی نابودی یکدیگر بوده اند و تنها و تنها به قدرت اندیشیده اند، نه به آبادانی مملکت. اصولاً بنیانگذاران وحکومتگرانِ کنونی جمهوری اسلامی در هیچ کاتگوری سیاستِ امروز جهان قرار نمی گیرند که تصور کنیم روزی آنها خواهند پذیرفت در این سرزمین پهناور با وجود چنین ملت بزرگی، زندگی سیاسی بنیاد گذارند که جنبه های مدنی آن مشهود و ملموس باشد. از همین رو است امروز به آشکار مشاهده میکنیم چگونه رهبران این نظام، معترف به وضعیت آشفته سیاسی در این کشور هستند و چه مذبوحانه تلاش میکنند برای ماندگار شدن این جمهوری جعلی سروسامانی به این وضعیت آشفته بدهند. حبیب الله عسگراولادی مسلمان عضو کمیته 7 نفره ًجبهه پایداری انقلاب اسلامیً که از یک سو رایزن حزب مؤتلفه اسلامی و رهبر جبهه  ًپیروان خط امام ورهبریً میباشد، از پیش به وضعیت آشفته کشور و درهم ریختگی جبهه ًاصولگرایان سنتی ً اشاره میکند و تأکید دارد ؛ ًکه ایت الله خامنه ای از فضای سیاسی کشور راضی نیست و باید شرایطی فراهم شود که آرامش در کشور برقرار شود ً. او همچنین اشاره میکند؛ ً با میرحسین موسوی و مهدی کروبی و ًاهل فتنه ً آشتی ناپذیریم، چرا که آنها تمام پل های بازگشت به انقلاب را خراب کردند ً. در همین رابطه غلامعلی حداد عادل قوم و خویش ًرهبرً و عضو کمیته وحدت ً اصولگرایان سنتی ً نیزمیگوید؛ ًآیت الله خامنه ای مایل نیست که اصولگرایان با بیش از یک لیست در انتخابات آینده مجلس شرکت کنند ً. غلامعلی حداد عادل تأکید میورزد؛ ً هر گونه اختلاف درونی و غفلتی در جبهه اصولگرایان  موجب خواهد شد که ًجریان انحرافی ً و ًجریان فتنه ً از فرصت استفاده کنند ً. در رابطه با ستیزگری گروه های درونِ جبهه ًاصولگرایان سنتی ً با یکدیگر، حمید رضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه، تإکید میکند ؛ ً هدف از تشکیل ًجبهه پایداری ً مقابله با جریان انحرافی است که در درون دولت بوجود آمده و جلوگیری از متمایل شدن اصولگرایان به سمت هاشمی رفسنجانی در انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی است ً. یعنی به نوعی هنوز برخی از ًاصولگرایانً خطر هاشمی رفسنجانی در نظام را جدّی قلمداد میکنند که ممکن است در جابجایی دسته بندیهای سیاسی، جناحی از ًاصولگرایان ً به سمت او جلب شوند. البّته لازم است اشاره شود این خطر بیشتر درخود حزب مؤتلفه اسلامی است که درگیرودار همهء نزاعها ممکن است تعدادی از آنها به سوی هاشمی رفسنجانی متمایل شوند.

روشن است در رابطه با همهء این مباحث، رایزنیها و تلاشها متّوجه یک واقعیت میشویم که جبهه ًاصولگرایان سنتی ً،  که چشم امید ًرهبری ً برای تثبیت نظام بدانها دوخته شده است، جریانی یک دست و هماهنگ با یکدیگر نیستند. جبهه ًاصولگرایان سنتی ً  همانند همهء دسته بندیهای سیاسی جمهوری اسلامی در طی این سه دهه فاقد ویژگیهای اجتماعات، نهادهای سیاسی و مدنی جوامع مدرن و دمکراتیک میباشند. مبنای بهم پیوستگی همهء دسته بندیهای سیاسی در جمهوری اسلامی در طول این سه دهه بر اساس منافع گروهی و خانوادگی و زد و بندهای سیاسی استوار بوده است. هیچیک از این دسته بندیها شالوده های سیاسی نهادها و اجتماعاتِ دمکراسیهای مدرن امروزی را نداشته اند و از سویی دیگر میدانیم سران نظام در طی این سه دهه از چنان فرهنگ سیاسی برخوردار نبوده اند که اجازه دهند در جامعه نهادها و تشکلات حزبی مدرن و دمکراتیک مبتنی بر گرایشهای متفاوت سیاسی شکل گیرند که امروز به درد این باند بازهای توطئه گرانِ مبتلا نشوند که خود از درون در تلاشی و آشفتگی نظام دستی بالا دارند.      

در همین ارتباط پرسش بزرگ این است با توّجه به همهء دسته بندیها و رقابت های سیاسی که هم اکنون در درون ساختار رژیم و ما بین باندهای قدرت، آنهم در سطح رهبری، در جریان است آیا  ًجبهه پایداری انقلاب اسلامی ً تحت صیانت مستقیم ًرهبری ً موفق خواهد شد تا جبهه ای متحد از همهء ًاصولگرایان سنتیً را سامان دهد؟ این پرسش در مقطع زمانی مطرح است که به اعتراف سران روحانی نظام، کشش و اعتبار سیاسی و مذهبی ًرهبر ً در بین مراکز قدرت و دینی حکومت کاملا ً ریزش کرده است. در همین رابطه پیشتر آیت الله مصباح یزدی اعتراف میکند و میگوید؛  ًخطری بزرگ و بی سابقه ای نظام اسلامی را تهدید میکند و آن بی اعتقادی مقام های ارشد نظام اسلامی به ولایت فقیه است.ً آیت الله مصباح یزدی از این نیز فراتر رفته و میگوید؛ ً تردید و بی اعتقادی به ولایت فقیه تا درون حوزه های علمیه رسوخ کرده است ً.


کوروش اعتمادی
18 آگوست 2011                     

Tuesday 16 August 2011

مشگلات پیش روی اپوزیسیون

مشگلات پیش روی اپوزسیون

با درود به دو ستان  عزیز و گرامی.وسپاس از شما که با فر ستادن فیلمهای زیاد ما رو یا ری کردین در این افشا گری.ما با تمام  قدر جلو  خو اهیم  رفت و در مقا بل عده ای که  از طریق  سیا ست سوئ استفاده می کنن خو اهیم ایستاد.ولی باید خد مت دو ستان عزیز عر ض کنم . حرف ما   این نیست  که بگیم اپو زیسیون از بیخ و بن خراب است.  اصلا اینطو ری نیست هشتاد در صد سیا سیون ما تمام زند گیشون  در این راه گذا شتن  بخا طر  اون عده  کم نمی تو نیم کل مسئله رو  زیر سئو ال ببریم ,ما داریم دو ستان زیاد که سا لهای سال هست که فعا لیت می کنن و از جیب خو د هز ینه می کنن و هیچ چشم دا شتی هم ندا رن.به زو دی از این احزاب و گرو ها  هم نام خو اهیم برد. و همینجا تشکر می کنم از شبگه  تلو یزیو نی ما هو ارهای نهاد مردمی,  بسیار  تلاش خو بی رو انجام  می دن برای اپو زیسیون.و از افراد سیا سی بسیار خو بی استفاده  می کنن در  نشستهای تلو یز یو نی , در اینده نزدیک در این باره مفصلا تو ضیج خو اهیم داد. و نکته خیلی مهم ,سا یت همبستگی بر ای دمو کراسی زیر نظر سا زمان همبستگی  ملی جو انان ایران-انگلستان اداره می شود.و من در قسمت همبستگی تو ضیح دادم. ودر  اینده نزدیک در این  را بطه و اختلافات ان تو ضیح کا مل خو اهم دادم و  دو ستان رو در جر یان این مسئله قرار خو اهم داد. این سا یت وابسته به هیچ گرو هی نیست و مستقل عمل می کند .و مسئله دیگر  ما این  بحث باز کردیم که چرا اپو زیسیون  با قدرت عمل نمی کنه.حالا دو ستان مطالبی دا شتن در این زمینه برای ما ارسال کنن  و ما هم  در سا یت و وبلا گها قرار  خو اهیم داد.به امید رو زی که  دست در دست هم ایرانی اباد و ازاد دا شته باشیم

                                                                 پا ینده باد ایران

فیلم که امرو زی برای شما در سا یت قرار دادم تو هین به با ور ها و عقا ید دینی  مردم  هست که  به ان حمله شدید  می کنه ,و متا سفا نه اینها می خو اهن  حکو مت ایران  رو بنا کنن. وای بر ما که اینها می خو ان حکو مت اینده ایران رو تشگیل بدن. من همینجا  از خو انند گان معذرت خو اهی می کنم که مجبو ر شدم این فیلم قرار بدم.اینها  واقعیت تلخی هست که باید همه در جر یان ان قرار بگیر ند و  بقیه قضا یا……؟؟؟

Sunday 14 August 2011

فعالیت سیاسی+ شهرام هما یون شبکه ما هو اره ای کانال۱=تجارت؟!!!!مـــــــا هستــــــیـــــم


با سلام  به دو ستان گرامی. از امروز ما تصمیم دا ریم دست به یک سر یع افشا گر یها بزنیم. وقبل  از هر چیز با ید به دو ستان 
و سروران گرامی عرض کنم.این به این منظو ر نیست که ما  قصد اختلاف بین گرو ها ی سیا سی دا ریم.چون خیلی از دو ستان سیا سی ما واقعا از همه چیز خو د گذ شتن, و با تمام وجود وارد میان کارزار با جمهو ری اسلا می شدن.که بنده در همینجا دست یک یک انها رو می بو سم.با تمام سختیها و فشار از طرف  جمهو ری اسلامی مقا وت کردن و هیچ سهم خو اهی ندا شتن.ولی در عو ض عد ه ای سود جو خو د را سیا سی جا زده و از این  طریق به تجا رت پر دا ختن.و از همه مهمتر اینکه با عث شدن با کا رها شون هیچ گرو هی نتو نه در مدت این ۳۳سال به نتیجه بر سن.یکی از دو ستان عزیز و گرامی به بنده خرده گر فت که چرا میگو ید در این  مدت کا ری نشده و ایشان از این جمله نا را حت بو دن.او لا باید عر ض کنم دو ست و استاد گرامی صحبت من با همه سیا سیون نبو د .بلکه با عده ای بود که  فکر مناف و سهم خو اهی بو دن.این افراد برای همین  در همه جا با عث می شدن  که نشستها به بن بست بر سه.چون اگر دو ستانی که زحمت کشیده بو دن و این نشستها رو  به نتیجه می رساندن.انها چطو ری می تو نستن تجا رت کنن و به سو دهای کلان برسن.که ما  در او لین کار اقدام خو اهیم کرد به افشا گری این افراد.در این فیلم که بنده گذا شتم شما  خو اهید دید که اقای شهرام هما یون با قا طعیت میگه تجار هست و  شبکه ما هو ار های که دا ره تبلیغی برای
تجا رت ایشان هست حالا قضا وت با شما؟!!!!! و  در قسمت دیگه همین فیلم اقای کا مران اتابکی رو می بینید که با بی ادبی تمام به شهرام هما یون حمله می کنه و هر چی از دهنش در میاد به شهرام هما یون میگه.و در قسمتی دیگه از این فیلم شما اقای بهروز صور اسرافیل رو می بنید که چطو ری به بینده سبکه حمله می کنه .حالا شما قضا وت کنید که ما بیراه گفتیم؟!!!!!!!! لطفا فیلم از دقیقه۲/۱۶ ببینید. و ما فیلم با فر متهای مختلف اماده کردیم که می تو انیم از طریق ایمیل  برای دو ستان ار سال کنیم با سپا س

Thursday 4 August 2011

مصا حبه جناب دکتر حسن کیا نزاد از المان و جناب دکتر امیر هو شمند ممتاز از امر یکا و اقای کو رو ش اعتمادی از سوئد واقای وحید ابان از سوئد با شبکه تلو یز یونی نهاد مردی


جناب دکتر حسن کیا نزاد مسئول دفا تر حزب پا ن ایرانیست و عضوئ هیئت امنای نهادمردمی





دکتر امیر هو شمند ممتاز مسئول تشگیلات جبهه ملی خارج کشور




اقای کو روش اعتمادی فعال سیا سی از سوئد
اقای وحید ابان فعال سیا سی از سوئد


مصا حبه با  شبگه تلو یز یو نی نهاد مردمی


 


Monday 25 July 2011

فرد ترورشده؛ سرکرده بسیج اسرائیل را تهدید کرد


 سرکرده بسیج اسرائیل را تهدید کرد

ایسنا: رئيس سازمان بسيج مستضعفين در واكنش به شهادت دانشجوي نخبه دانشگاه خواجه نصير الدين طوسي اظهار كرد: آمريكا جنايت را طراحي مي كند و از ترس واكنش‌هاي انقلابي اجراي آن را به اسرائیل مي سپارد.
سردار محمدرضا نقدي تاكيد كرد: امروز براي اين‌كه بتوانيم امنيت را در داخل كشور ايجاد كنيم، چاره اي نداريم جز اين‌كه اسرائیل را از صفحه روزگار محو كنيم و تنها در اين صورت است كه دانشمندان ما با امنيت كامل مي توانند به جهاد علمي خود بپردازند.

Thursday 23 June 2011

عقده های برخواسته از حکومت جمهوری اسلامی

مقاله از اقای علی ضرابی

عقده های برخواسته از حکومت جمهوری اسلامی
در این چند روز جنایاتی در کشورما رخ داده که تاکنون در کشور ما ویا هیچ کشوری رخ نداده است. وبه نظرم شما هم نشنیده باشید که عده ای در روز روشن ویا شب تاریک به خانه و کاشانه مردم بریزند و با زور و عنف عمل غیرانسانی و غیرحیوانی جنسی با بانوان آن خانه انجام دهند. البته این چنین اخباری ساختگی به نظرمیرسید ولی من امروز شرح آنرا از زبان دادستان جمهوری اسلامی شنیدم؟ داستان گلستان خود اعلام کرد که متأسفانه عده ای روزگذشته به منزل بانوئی هجوم برده و همه آنها به عنف به آن خانم تجاوزکرده اند ومن دستور پیگیری و پرونده دستگیری مجرمین را دادم. امیدوارم هرچه زودتر مجرمین را گرفته وسزای عمل غیرانسانی آنها داده شود. خبرگیج کننده است و عجیب اینکه در محل دیگری در اطراف کاشمر در روز روشن عده ای از دیوار منزلی که صاحبخانه و میهمان زن ومرد او در آنجا حضور داشته اند وارد شده و زنان را از مردان جدا نموده و بانوان را مورد تجاوزجنسی قرار داده اند. چنین اخباری حیرت انگیز و غیرقابل قبول است ولی متأسفانه حقیقت دارد کمی فکرکنید این بانوان نگون بخت پس از این جنایت درچه حالی میتوانند باشند. بطور قطع همه آنها مرگ را درچنین وضعیتی آرزو دارند این بانوان و همسران و برادران و کسان آنها پس از این واقعه وحشتناک درچه وضعی می توانند باشند؟
منشأ این گونه جنایات کجاست؟ از نظر نگارنده خیلی راحت می توان گفت اعمال و کردارو قوانینی که منطبق با عرف امروز به هیچ وجه منطقی نیست. منشأ چنین جنایاتی می تواند باشد. زمانیکه پسران را که پیراهن آستین کوتاه بپوشند ویا موی سر خود را بطوری که دلشان می خواهد آرایش کنند ویا دختران و بانوانی را که صورت خود را آرایش نرمی نموده اند ویا موی سر آنها از زیر روسری کمی بیرون آمده باید شلاق بخورند و حتک حیثیت آبروی آنها بشود. تاچه حد می تواند برای جوانان عقده ساز باشد آیا یورش به منزل مردم و دست درازی وحتک حرمت ناموس مردم از این عقده ها ناشی نیست؟ چرا چنین اتفاقی در کشورهای اروپایی و حتی در کشورهای مسلمان که زنان آزادی بیشتری دارند و لااقل پلیس و قانون به پوشش آنها کاری ندارد این اتفاقات غیرانسانی رخ نمی دهد.
قوانین ودستورات و فشار غیرانسانی به هر ملتی موجب طغیان ملت ها را فراهم می کند و بدبختانه همه این نارسایی ها از بغض و عقده هایی می باشد که حاکمان خود فریب داده گرفتارآن هستند و دستآورد آنهم بطورقطع زوال آنها خواهد بود

Friday 10 June 2011

محمدرضا مدحی در زمان آقای خاتمی به دلیل ربودن، ايذاء و اذيت دختران جوان توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده بود!


ناگفته های پرونده باند عشرت شایق نماينده مجلس هفتم در گفتگو با خانم ر.م، امروز

بازپرس شريفي بعدازظهر روز گذشته (شنبه) در يك نشست خبري وضعيت پرونده متهمان مربوط به يك باند جاعل را تشريح كرد كه با سوء‌استفاده از موقعيت يك نمايند مجلس خبرگان رهبري و اخذ احكامي از اين نماينده، اقدام به جعل عنوان، كلاهبرداري، بازداشت غيرقانوني و سوء استفاده كرده‌اند.
به گفته شريفي، متهم اول پرونده كه فردي به نام "محمدرضا مدحي تازه كند" معروف به "حسيني" مسئول دفتر آيت الله اروميان نماينده مردم تبريز در مجلس خبرگان رهبري مي‌باشد به همراه 9 تن ديگر توسط وزارت اطلاعات دستگير شدند كه البته همگي با پرداخت قرار وثيقه آزاد مي‌باشند.
در اين نشست خبري كه در محل مجتمع قضايي ويژه امور اقتصادي برگزار شد، دو تن از شاكيان خصوصي اين پرونده نيز حضور داشتند.
خانم "ر. م" دختري حدوداً 25- 26 ساله يكي از شاكيان بود كه در خصوص بازداشت غيرقانوني، تهديد به ازدواج اجباري و نگهداري‌اش در محل غيرقانوني و ايذاء و اذيت و توهين و بازجويي غيرقانوني، اعلام شكايت كرده است.
وي با توجه به اينكه از پرستاران بيمارستان مهر مي‌باشد، مديريت اين بيمارستان نيز در اين ارتباط شكايتي را تسليم دادسرا نموده است.
بازپرس شريفي درباره اين شكايت گفته بود كه آقاي حسيني با وجود كه چهار همسر داشته است، با فريب و تهديد از اين خانم درخواست ازدواج نمود.
پس از خاتمه مصاحبه بازپرس پرونده، خبرنگاران حاضر گفت و گوي كوتاهي را با خانم "ر. م" ترتيب داده اند كه در پي مي‌آيد:
به گفته وي ماجرا از آنجا آغاز شد كه آقاي حسيني به دليل كسالتي، در بيمارستان مهر بستري مي‌شود.
خانم "ر. م" درباره مسايل حاشيه اي حضور وي در بيمارستان گفت: به هنگام بستري وي، حدود 15 نفر دايم به اتاقش رفت و آمد مي كردند و معمولاً اتاقش مملو از افراد مختلف بود.
آقاي حسيني معمولاً افرادي را كه براي اولين بار براي عيادتش مي‌آمدند به پرستاران معرفي مي‌كرد.
وي همچنين هر پرستاري را كه وارد اتاقش براي انجام كار مداوا مي‌شد به اصرار احكام خود را نشان مي‌داد. محتواي اين احكام به گونه اي بود كه براي همگان غيرعادي به نظر مي رسيد.
همكاران من از ترس، حاضر نبودند به اتاقش بروند و بيشتر اوقات من كه از نظر سني از همكاران شيفتم بزرگتر بودم كارهايش را انجام مي‌دادم.
بعد از مدتي آقاي حسيني يك پيشنهاد كاري به من داد و گفت كه ما در حال تشكيل يك تيم پزشكي هستيم (البته يك پزشك دايم با وي بود). اين تيم وظيفه‌اش حفاظت از جان من و يكي دو نفر ديگر است. اعضاي اين تيم با ما به مسافرت خارجي مي‌روند و امكانات خوبي در اختيارشان قرار خواهد گرفت.
من در واكنش گفتم كه بايد فكر كنم ولي پس از مدتي احساس كردم كه اين پيشنهاد خيلي مشكوك است چرا كه براي حفاظت جان يك نفر كه مسئولي هم به نظر نمي‌رسد يك تيم پزشكي لازم نيست. بعد از اين پاسخ اصرار و تهديد از جانب همراهانش مطرح شد.
سئوال ديگري درباره نحوه بازداشت وي مطرح شد، و وي پاسخ داد: من در ساعت هفت شب بابت شيفت كاري خود به بيمارستان مراجعه كردم كه ديدم از اتاق سوپر وايزر به من زنگ زدند.
به پايين كه رفتم ديدم يك آقايي كه قبلاً در جريان ملاقات با آقاي حسيني در زمان بستر‌ي‌اش در بيمارستان حضور مي‌يافت به همراه دو مرد و يك زن در اتاق ايستاده و حكم جلب دادستاني را به من نشان دادند. البته حكم با نام من بود ولي بالاي سربرگ را لوله كرده بودند.
من هم به سوپر وايزر گفتم كه من هيچ مشكلي ندارم و به من اعتماد كرده و از من حمايت كنيد و اجازه ندهيد مرا از اين جا ببرند.
سوپروايزر در پاسخ به سخن من گفت كه هيچ كاري نمي‌توانم بكنم چرا كه در اتاق را بسته اند و من نمي‌توانم با كسي تماس بگيرم.
در پي مقاومتي كه كردم ديدم، مي‌خواهند مرا دست بند بزنند ولي من براي حفظ آبرويم در محيط بيمارستان، اعلام آمادگي كردم كه با شما خواهم آمد.
هنگامي كه از اتاق بيرون آمديم به من گفتند كه برنامه ما با دستور آقاي حسيني انجام مي‌شود و شما مي‌بايست از طريق وي اقدام كنيد.
در داخل ماشين، پس از بستن چشمان من چيزي شبيه گوني نيز بر سر من انداختند ولي ديدند كه دارم خفه مي‌شوم، گوني را بالاتر كشيدند.
مرا به يك ساختماني كه احساس مي‌شد نزديك بيمارستان واقع است، هدايت كردند و در اتاقي روي صندلي نشاندند به نحوي كه پايم به ديوار برخورد مي‌كرد.
مرد چاقي كه به عنوان بازجو عمل مي‌كرد با برداشتن گوني از سرم و باز كردن چشم بندم با لحني خيلي وحشتناك گفت كه اگر برگردي و پشت سرت را نگاه كني، محكم به صورتت خواهم زد كه دندانهايت بشكند.
وي سئوالاتي را به صورت كتبي مطرح مي كرد كه من مي‌بايست جواب آن را مي‌نوشتم. در حين بازپرسي يك دفعه در كنار گوش من داد مي‌زد و بارها يك دستگاهي را كه جرقه مي‌زد به طرف صورتم مي‌زد و مي‌گفت مي‌داني اين چيست؟
يكي دو بار هم صندلي‌ام را نا به هنگام جا به جا كرد كه نزديك بود بيافتم و بارها به من توهين كرد.
سئوالاتش از اين زاويه بود كه بدانند من با چه كسي ارتباط داشته و مسايلي را به من مرتبط بكنند.
در عين حال محور اصلي سئوالات در اين خصوص بود كه چرا پس از اينكه از مكالمات موبايلم بدون اجازه‌ام پرينت برداشته شد، به مخابرات و سپس به اطلاعات مراجعه كردم.
توضيح دادم كه من فقط به مخابرات مراجعه كردم و بقيه مسايل را اصلاً در جريان نبودم اما آنها سئوال مي‌كردند كه چرا مثلاً به كلانتري و يا دادگاه مراجعه نكرده ام.
به من گفتند تو از يك جرياني تغذيه مي‌شود و كسي به تو اين مسير را گفته كه به اين شكل عمل كنيد. من گفتم چون مشكلم در ارتباط با تلفنم بود تصور مي كردم كه بايد به مخابرات مراجعه كنم.
وي سپس در خصوص نحوه آزاد شدنش گفت: با توجه به اينكه سوپروايزر بيمارستان در جريان بود كه اين اقدام از سوي گروه آقاي حسيني صورت گرفت مسئولان بيمارستان را در جريان گذاشت و آنان با آقاي حسيني تماس گرفتند كه وي اعلام كرد، مشكلي نيست و نيم ساعت ديگر وي به محل كار برمي‌گردد.
سرانجام آنان مرا در ساعت 12 شب آزاد كردند.
وي همچنين درباره بروز مشكل در همين ارتباط براي ساير همكارانش گفت: تعدادي از آنها هم تقريباً با اين مشكل دست به گريبان بودند ولي چون خودشان نمي خواهند من درباره آنها صحبت نمي‌كنم.
از جمله موارد قابل ذكر اينكه آقاي حسيني با زور پرستاران را به اتاق برده و از آنها شماره تلفن همراه درخواست مي‌كرد و يا از پرستاران مي‌خواست تا برايش عطر بخرند.
وي درباره ارتباط خانم "عشرت شايق" نماينده مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي با آقاي حسيني گفت: وي از ساعت هفت شب تا 2 بامداد به اتاقي كه آقاي حسيني بستري بود، رفت و آمد داشت.

من اسم او را نمي‌دانستم ولي مي‌دانستم وي نماينده مجلس بوده و با اين افراد در ارتباط مي‌باشند اما در زمان بازجويي يكي از متهمان اسم وي را به زبان آورد.
وي افزود: ارتباط آنها عجيب و غريب بود، حتي يك بگو مگو بين خانم شايق و آقاي حسيني در بيمارستان صورت گرفت كه بخش (بيمارستان) را به هم ريخت.

Sunday 5 June 2011

جزئیاتی از طرح ترور« دکتر عبدالرضا سودبخش» از پزشکان کهریزک


جزئیاتی از طرح ترور« دکتر عبدالرضا سودبخش» از پزشکان کهریزک

بنابه گفته يکی از افراد نزديک خانواده استاد سودبخش به خبرنگار سرويس اجتماعی ما، ايشان درست کمتر از دوازده ساعت قبل از زمان پرواز و خروج از کشور، در حالی در بلوار کشاورز توسط يک موتور سوار به شهادت می رسد که دوربين های کنترلی سازمان حمل و نقل شهرداری و نيروی انتظامی حدود چهار ساعت قبل از ترور، به دستور مسئولين امنيتی از کار افتاده است.
اختصاصی خبرنگاران سبز/جامعه:
خبرنگاران سبز سرانجام توانست با رايزنی فراوان از چند تن ازخانواده درجه يک « دکتر عبدالرضا سودبخش» دانشيار بخش عفونی بيمارستان امام خمينی و استاد شهيد دانشگاه علوم پزشکی تهران که شب سی ام شهريورماه سال گذشته در ساعت ۲۱ هنگامی که قصد خروج از مطب خود را داشت مورد سوءقصد فردی آشنا برای حکومت قرار گرفت و به ضرب گلوله ترور و به درجه رفيع شهادت رسيد، به جزئياتی در مورد دلايل ترور اين استاد حامی جنبش سبز که شاهد جنايات بازداشتگاه کهريزک بوده است دست يابد.

پس از ترور استاد سبز علی محمدی که در آخرين سخنرانی هايش جهت‌گيری‌ و انتقادهای سياسی شفافی از حاکميت داشت، ترور استاد سودبخش جای بحث داشت. از همان ابتدا اين ترور برای جامعه پزشکی و کنشگران مدنی مشکوک بود.اما عوامل نظام يکی پس از ديگری با اظهار نظرهای سردرگم و کلاف پاره شده، سعی کردند تا اين قتل را به دور از مسائل سياسی به خورد رسانه ها دهند که اين تلاش از ابتدا بيهوده بود چرا که اين ترور دقيقن با برنامه ريزی و هدف خاصی درست يک روز قبل از سفر استاد سودبخش به يکی از کنپره های بين المللی انجام شده بود.

سردار احمدی مقدم يکی از افرادی بود که در اظهار نظری ناآگاهانه و بدور از مسئوليت، تروردکتر سودبخش را فاقد مسائل سياسی دانست و ارتباط اين پرونده را با حادثه کهريزک را شايعه ناميد. اما اين پرونده سرنخی با مسائل سياسی و پرونده کهريزک داشت چرا که فرزند دکتر سودبخش پس از شنيدن اين خبر دست از تحصيل در مالزی کشيد و با هدف پيگيری پرونده ترور پدرش به تهران آمد. در مقدماتی‌ترين اقدام فرزند دکتر سودبخش تقاضای تحويل دادن پرونده پدرش از پليس آگاهی به مسولان قضايی کرد که با مخالفت سرهنگ عباسعلی محمديان رئيس پليس آگاهی تهران روبرو شد که همين قضيه شائبه سياسی بودن اين ترور را به شدت قوت بخشيد.

خبرنگار سرويس اجتماعی خبرنگاران سبز نيز پس از چند ماه تلاش برای ارتباط با تنی چند از خانواده درجه يک استاد سودبخش، روز گذشته توانست به اطلاعاتی در این باره دست يابد. طبق گفته اين عضو از خانواده درجه استاد، استاد سودبخش يکی از معتمدترين اساتيد پزشکی و از مفاخر پزشکی به شمار می‌رفته است که به سمينارها و کنگره های پزشکی متعددی در سراسر جهان برای سخنرانی دعوت می‌شده است. استاد سودبخش در جريان جنايات بازداشتگاه کهريزک توسط مسئولين قضايی و نظامی برای معاينه مضروبين به اين بازداشتگاه فراخوانده شده بود و کاملا از کم و کيف جنايات اتفاق افتاده و شيوه به شهادت رسيدن جوانان کشور با خبر بوده است.

همچنین برخلاف عدم تمایل مسئولین بلندپایه نیروی انتطامی وقضایی برای مسئولیت پذیری درمورد این ترور، بنابه گفته این عضو نزدیک خانواده استاد سودبخش، سردار رادان و سعید مرتضوی، که در آن زمان سمت دادستانی تهران را برعهده داشت، کاملن در جریان آمد و رفت‌های استاد سودبخش به بازداشتگاه کهریزک بوده‌اند پس نمیتوانند پای خود را از این پرونده بیرون بکشانند.

بنابه گفته يکی از افراد نزديک خانواده استاد سودبخش به خبرنگار سرويس اجتماعی ما، ايشان درست کمتر از دوازده ساعت قبل از زمان پرواز و خروج از کشور، در حالی در بلوار کشاورز توسط يک موتور سوار به شهادت می‌رسد که دوربين‌های کنترلی سازمان حمل و نقل شهرداری و نيروی انتظامی حدود چهار ساعت قبل از ترور، به دستور مسئولين امنيتی از کار افتاده است وزمانيکه  فرزند دکتر سودبخش بررسی دوربين‌های موجود در بلوار کشاورز را درخواست می‌کند با جواب منفی و ضبط نشدن اين تصاوير در آن بازه زمانی روبرو می‌شود که امری مشکوک و غير منطقی است.

پرسش اما اینجاست که اگر جمهوری اسلامی ادعا می کند که استاد سودبخش توسط دشمنان نظام برای آسیب رساندن به پيشرفت علمی کشور همانند استاد علی محمدی ترور شده است، چرا تاکنون هيچگونه همکاری با فرزند و خانواده دکتر سودبخش انجام نداده است؟

به گفته اين عضو از خانواده استاد سودبخش، پس از به قتل رساندن مشکوک دکتر جوان رامين پوراندرجانی که تا کنون با بی تفاوتی قوه قضائيه و بی مسئوليتی مجلس، همانند پرونده کوی دانشگاه و پرونده استاد علی محمدی، با سکوت مسئولين امر روبرو شده است، اصلی‌ترين فردی که دارای اطلاعاتی در مورد جنايات بازداشتگاه کهريزک داشت شخص استاد سودبخش بوده است که به دليل سفرهای متعدد دکتر به خارج از کشور، از ترس افشا نشدن اين جنايات بايد هرچه زودتر از سر راه برداشته می‌شد.

همچنين طی این گفتگو، چنيدن بار سخن از يک انگشتر به ميان آمد که بنا بر درخواست گفتگو کننده فعلا اين موضوع باز نخواهد شد. به علاوه با توجه به کارشکنی‌های مسئولين امنيتی و قضايی، فرزند استاد سودبخش اظهار کرده است مصرانه در تلاش برای کشف عاملين ترور پدرش است و تا به سرانجام نرساندن این پرونده، دست از پیگیری بر نخواهد داشت چرا که پدری که سالها برای افتخار کشور دانشجویان زیادی را تحویل کشور داده است و در سمینارهای متعد نام کشور را پرآوازه کرده است، چرا باید با فشار آقایان سکوت اختیار و سرانجام ترور بشود؟

خبرنگاران سبز در تلاش است تا بتواند با رايزنی و کمک خانواده دکتر سودبخش، با فرزند ايشان نيز مصاحبه‌ای انجام بدهد تا از ناگفته‌های باقی مانده این پرونده نیز آگاهی کسب کند

Thursday 2 June 2011

پزشک معالج هاله سحابی از علت فوت او می‌گوید


چون من بر حسب اتفاق تنها جراح حاضر در درمانگاه بودم از من خواسته شد ایشان را معاینه کنم / قلب در درمانگاه از کار افتاد و قبل از آن ایست قلبی اتفاق نیفتاده بود / زمانی که ایشان وارد درمانگاه شدند قلب و ریه فعال و به کار خود ادامه میدادند / آثار ضربه به شکم در سمت چپ بدن مشهود بود / ایشان از بدن سالمی برخوردار بودند / ایست قلبی و تنفسی کاملا مردود است / کاری از دستم بر نمی آمد مگر اینکه اطاق عملی در آن نزدیکی بود و میتوانستم ایشان را به اطاق عمل ببرم...

Wednesday 1 June 2011

هاله سحابی در پی حمله نیروهای امنیتی به مراسم خاکسپاری پدرش جان باخت


هاله سحابی در پی حمله نیروهای امنیتی به مراسم خاکسپاری پدرش جان باخت

هاله سحابی (سمت راست) در حال گفت و گو با نرگس محمدی (چپ)، از فعالان حقوق زنان
هاله سحابی (سمت راست) در حال گفت و گو با نرگس محمدی (چپ)، از فعالان حقوق زنان
۱۱:۴۷
هاله سحابی، دختر عزت الله سحابی، صبح روز چهارشنبه در مراسم تشیيع جنازه پدرش که تحت کنترل شديد نيروهای امنيتی در جريان بود بر اثر حمله این نیروها سکته کرد و جان باخت.

گزارش های رسیده حاکی است خانم سحابی، که با مرخصی از زندان در مراسم خاکسپاری پدرش عزت‌الله سحابی شرکت کرده بود، بامداد امروز و در پی ضرب و شتم نيروهای امنيتی جان باخت.



منابع نزديک به فعالان ملی مذهبی در گفت ‌و گو با راديو فردا، ضمن تاييد اين خبر، علت مرگ خانم سحابی را «ايست قلبی» پس از انتقال به بيمارستان اعلام کردند.

بر پايه برخی گزارش‌ها، هاله سحابی با تصميم مأموران امنيتی برای تغيير مسير تشييع جنازه  مخالفت کرده و به همين دليل مورد حمله قرار گرفته بود.

 کمپين بين المللی حقوق بشر با اننتشار بيانيه ای از قول يک روزنامه نگار که در مراسم خاکسپاری عزت الله سحابی حاضر بوده گزارش داد که هاله سحابی پس از مداخله ماموران لباس شخصی و درحالی که فضای مراسم بسيار متشنج بود و پس از اينکه ماموران جنازه پدرش را با خود بردند دچار حمله قلبی شد و به دنبال آن پس از اينکه به درمانگاه لواسان برده شد درگذشت.

اين روزنامه نگار به کميپن بين المللی حقوق بشر گفته است که حضور لباس شخصی ها و ماموران امنيتی در اين مراسم زياد بود و در جريان مراسم ضرب وشتم صورت گرفت.

کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران «با ابراز عميق تاسف از واقعه درگذشت هاله سحابی در مراسم تدفين پدرش حضور نيروهای لباس شخصی و ايجاد فضايی که منجر به درگذشت اين فعال سياسی و پژوهشگر دينی شد را محکوم می کند و آن را نشانه بارزی از سرکوب شديد فعالان سياسی و جامعه مدنی ايران می داند که حتی در مراسم تدفين عزيزان خود نيز شاهد ميدان داری نيروهای امنيتی و آزار و اذيت سيستماتيک افراد ناپاسخگوی بی هويت هستند.»

به گزارش کمپين بين المللی حقوق بشر، «اين روزنامه نگار گفت هاله سحابی، ۵۶ ساله، عکس پدرش را در دست گرفته بود که يک سری نيروهای لباس شخصی به وی حمله کردند که عکس را از او بگيرند. او سپس به سمت تابوت می رود اما او را با ضرب و شتم از جنازه دور می کنند و با خود می برند.»

اين روزنامه نگار که چندين بار به دليل تاثر زياد مجبور به قطع تلفن شد گفت که ضرب و شتم لباس شخصی ها شوک آور بود.

درگیری در مراسم خاکسپاری عزت الله سحابی

عزت‌الله سحابی، عضو شورای انقلاب و رييس سازمان برنامه و بودجه در دولت موقت، در دوران پيش و پس از انقلاب اسلامی در ايران، نزديک به ۱۵ سال را در زندان گذرانده بود و بامداد سه‌ شنبه، در سن ۸۱ سالگی در تهران درگذشت.

مراسم خاکسپاری اين فعال ملی- مذهبی روز چهارشنبه با درگيری هايی ميان شرکت کنندگان و نيروهای امنيتی همراه شد.

در حالی ‌که خانواده عزت‌الله سحابی زمان آغاز مراسم تشييع جنازه را ساعت هشت و نيم بامداد اعلام کرده بودند، به گفته علی اکبر معين‌فر، وزير نفت دولت موقت و از دوستان آقای سحابی، با فشار نيروهای امنيتی مراسم خاکسپاری زودتر انجام شده و تلاش مأموران برای پراکنده کردن جمعيتی که بعدتر حاضر شده‌اند، برخوردهايی را در پی داشته است.

آقای معين‌فر به راديو فردا می‌گويد مراسم خاکسپاری «بنابر اصراری که بوده  به جای ساعت هشت ‌ونيم، يعنی ساعت اعلام‌شده، حدود ساعت شش ‌و نيم برگزار شده و «جمعيت زيادی» که در موعد اعلام‌ شده رسيده بودند «سرگردان شده‌اند.»

به گفته آقای معين‌فر،درگيری‌هايی نيز در محل قبرستان روی داده است. او می ‌گويد: «مثل اينکه علاقه‌مند بودند اين موضوع به سادگی برگزار نشود و حتما عملی انجام بدهند که به ضرر خودشان باشد.»

هاله سحابی که از فعالان حقوق زنان وعضو گروه مادران صلح ايران بود در مردادماه سال ۱۳۸۸ در تجمعی در ميدان بهارستان تهران از سوی ماموران لباس شخصی بازداشت شده بود.

بر اساس گزارش های منتشره، در جريان بازداشت وی ماموران با باتوم سر او را شکافته بودند و سپس او را سوار خودرو کرده بودند.

خانم سحابی در همان سال از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام تبليغ عليه نظام از طريق «حضور مکرر در تجمعات غير قانونی و اخلال در نظم عمومی» در مجموع به دو سال حبس و پرداخت مبلغ سيصد هزار تومان جزای نقدی بدل از شلاق محکوم شده بود.

Wednesday 25 May 2011

این سه عامل رژیم در مراسم تشییع جنازه ناصر حجازی را شناسایی کنید


این سه عامل رژیم را شناسایی و معرفی کنید تا دیگر این سگ صفتان جرات آمدن به میان مردم را نداشته باشند.
VVVفیلم اصلی را می توانید از اینجا ببینید (دقیقه ی 1:40) ما بیشماریمVVV









استقبال میلیونی (1۰ نفره) از سخنرانی (محسن رضایی) در مشهد! (عکس)


این است نتیجه ی پشت کردن به رای ملت و دست بوسی از دیکتاتور
با نزدیک شدن به انتخابات مجلس شورای اسلامی، شاهد افزایش سخنرانی و میتینگ های سیاسی افراد و جریانات مختلف سیاسی در کشور می باشیم.
بنابر اخبار رسیده به پایگاه 598، جلسه سخنرانی محسن رضایی(دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام) شب گذشته در مسجد امام صادق(ع) مشهد برگزار گردید.
لازم به ذکر است که به دلیل عدم استقبال مردم مشهد از این سخنرانی محسن رضایی 15 دقیقه بیشتر به ایراد سخنرانی نپرداختند.

Tuesday 24 May 2011

مصاحبه جنجالی ناصر حجازی در جولای ۲۰۱۰ Naser Hejazi Iran


مصاحبه جنجالی ناصر حجازی در جولای ۲۰۱۰ Naser Hejazi Iran

ترس و آشفتگی رژیم از مراسم تشییع پیکر ناصر حجازی

گزارش خبرنگار ما از تهران: چند ساعت پس از درگذشت ناصرحجازی عده زیادی از هواداران او در مقابل منزلش حاضر شدند. ترس حکومت از افزایش جمعیت سبب شد تا دست به دامن علی فتح الله زاده سرپرست باشگاه استقلال شوند. او با وجود اینکه خود تازه مادرش را از دست داده بود به اجبار در بین مردم در محله شمس آباد حاضر شد و از آنان خواست نظم را رعايت كنيد و خودشان پليس خودشان باشند و نگذارند مراسم بي‌نظم شود. او از آنان خواست ازدحام نکنند و متفرق شوند. تا پیش از این آتیلا حجازی فرزند ناصر حجازی خبر داده بود که پیکر پدر روز سه شنبه از بیمارستان کسری به استادیوم آزادی منتقل و از آنجا به آرامگاهی در امامزاده پنج تن لویزان تهران تشییع می شود.
آتیلا حجازی این برنامه را به مردم اعلام کرد. اما ساعاتی بعد از طریق برخی مسئولین در فدراسیون فوتبال به او هشدار دادند که نیروهای امنیتی با مراسم تشییع از استادیوم آزادی تا لویزان موافقت نکرده اند. شوک بزرگی بود که به خانواده حجازی وارد شد. پس از ساعاتی برنامه آنها تغییر پیدا کرد و تصمیم گرفتند صبح روز چهارشنبه از استادیوم امجدیه (شیرودی) پیکر ناصر حجازی را تا لویزان تشییع کنند. بار دیگر به مردم اعلام شد چهارشنبه ساعت 7 صبح از بيمارستان كسري پيكر ناصر حجازي به امجدیه منتقل مي‎شود. حتی خبرگزاری ایسنا نوشت: «وداع با حجازي، چهارشنبه 9 صبح در ورزشگاه شيرودي»
تنها ساعاتی بعد بود که کل قضایا تغییر پیدا کرد. ترس حکومت از سرازیر شدن آزادیخواهان در مراسم حجازی سبب شد تا به طور کل با دفن پیکر او در لویزان مخالفت شود و دستور دادند تا در روز چهارشنبه او را به بهشت زهرا منتقل کنند. بار دیگر ایسنا خبر داد که پیکر مرحوم حجازی با بدرقه‌ آحاد مردم درقطعه نام‌آوران بهشت زهرا به خاک سپرده می شود!
در نهایت فشار بر خانواده حجازی باعث شد تا آنان بی آنکه بتواند برای دفن او تصمیم بگیرند پیکرش را به محلی که حکومت برای وی ترتیب داده منتقل کنند.
پس از آن که با آغاز مراسم تشییع پیکر مرحوم حجازی در ورزشگاه شیرودی مخالفت شد، بر اساس تصمیم اتخاذ شده از سوی نیروهای امنیتی مراسم تشییع ناصر حجازی از ساعت 8:30 صبح روز چهارشنبه 4 خرداد از استادیوم آزادی آغاز و از آنجا به قطعه نام‌آوران بهشت زهرا برده شده و به خاک سپرده می شود.
خانواده مرحوم حجازی جهت سهولت در رفت و آمد اهالی فوتبال تدارک چندین دستگاه اتوبوس دیده‌اند که این اتوبوس‌ها در اطراف بیمارستان کسری آماده‌ سرویس‌دهی به مردم خواهند بود.

گزارش دوم

امروز در مقابل درب ورودی ورزشگاه امجدیه نوشته شد بود مراسم تشییع پیکر ناصرحجازی صبح فردا از استادیوم آزادی صورت می گیرد. شایعه شده است که سیدحسن خمینی، نوه روح الله خمینی که در گذشته نیز بربالین حجازی رفته و از او عیادت کرده بود درخواست کرده تا در کنار پیکر او نماز بخواند. از این رو خبر رسیده که شاید پیکر ناصر حجازی جهت انجام اعمال غسل و کفن به جماران برده شود!
از سوی دیگر فشار بر خانواده حجازی هر لحظه بیشتر می شود. چرا که مراسمی که قرار بود صبح فردا راس ساعت 8:30 آغاز شود به ساعت 9 موکول شد.
بی برنامگی و آشفتگی حکومت و ترس از حضور گسترده مردم در مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری ناصر حجازی مهمترین بحث محافل سیاسی و ورزشی است که با اعتراض خانواده او روبرو شده است.

انعکاس فوت ناصر حجازی در تمامی روزنامه ها جز «کیهان»

خبر فوت ناصر حجازی در تمامی روزنامه های صبح به جز «کیهان» انعکاس یافت. برخی از تیترها به طور مشخص و تلویحی سیاسی بود.
روزنامه گل: عقاب از شهر کلاغ ها پرید
۹۰: راحت شدی، خسته عاصی
خبر ورزشی: عقاب از قفس پرید
شرق: حجازی رفت، اسطوره ماند
روزگار: خداحافظ آقای اعتراض
حتی روزنامه ایران در تیتر «وداع با اسطوره فوتبال، فردا در آزادی» و روزنامه رسالت وابسته به حزب موتلفه اسلامی در تیتر «این داستان مردی است که کرنش بلد نبود» از او یاد کردند.

Saturday 7 May 2011

قتل وحشیانه سینا آرامی, شهید گمنام سبز



من(مهران.م دوست صمیمی شهید) یکی از دوستان بسیار بسیار نزدیک سینا آرامی هستم. من و سینا برای سخنرانی خاتمی به حسینیه جماران رفته بودیم که با نیمه کاره ماندن سخنرانی و حمله وحشیانه بسیجی ها به حسینیه و شکستن شیشه ها و ضرب و شتم مردم توسط بسیجی ها سینا در صدد فیلم برداری از صحنه بر آمد که مورد توجه بسیجی ها قرار گرفت ک...ه پس از کتک زدن سینا با باتوم او را به یک ون انتقال دادند. فردای آن روز یعنی روز عاشورا خبر فوت سینا به خانواده اش داده میشود و به آنها گفته میشود چنانچه این ماجرا رسانه ای شود فرزند دیگر آنها را خواهند کشت که همین باعث ترس و سکوت خانواده شان میشود و از دادگاهی کردن پرونده فرزندشان خودداری میکنند. از طرفی عمق این فاجعه به حدی بود که مردم لنگرود گیلان تحت تاثیر قرار گرفته و خواستار قصاص قاتل سینا شدند که بسیجی ها از ترس افزایش اعتراضات محل سکونت خانواده وی را به اجبار از لنگرود به کرج انتقال دادند. این رژیم هر کاری را برای خفه نگهداشتن مردم انجام داده است چه برسد به خانواده این شهید ... احتمال اذیت و آزار خانواده و دوستان وی توسط رژیم هست و امیدوارم مرا درک کنید. و اگر من به افشا این شهید گمنام پرداختم به خاطر دوستی نزدیکیست که با هم داشتیم و سکوتم باعث عذاب وجدانم میشد. زمانی که من برای تدفین سینا به وادی لنگرود رفتم آثار ضربه باتوم به سر دیده میشد و همچنین شلاق با کابل نیز مشهود بود و کنده شدن ناخن های دست و پا نیز معلوم بود و سوراخ هاهی مانند سوراخ مته در استخوان های سینا مشخص بود و از همه وحشتناک تر خالی شدن شکم وی که به دلیل شلیک گلوله از پهلوی راست و خروج آن از پهلوی چپ بود. خواهشا با اعلام و رسانه ای شدن این شهید ماهیت رژیم تشنه به خون جوانان بیدار ما را آشکار کنید تا همه بفهمند که رهبری که ادعای حکومت علی را دارد حتی دادگاهی برای گرفتن حق این شهید برگذار نمیشود . و تنها دلیلم برای انتخاب سایت شما پر بیننده بودن و اهمیت دادن به ایمیل خوانندگانتان میباشد و مطمئن هستم که شما خون این شهید گمنام سبز را پایمال نمیکنید..

Monday 18 April 2011

رییس انتحاریون حزب الله به عربستان هشدار داد


رییس انتحاریون حزب الله به عربستان هشدار داد

خبرگزاری انتخاب: حسين الله‌كرم رییس شورای هماهنگی نیروهای حزب الله به عربستان سعودی هشدار داد: اگر عربستان از بحرین خارج نشد تصميم نهايي ما عمليات استشهادي است.
حسین الله کرم که مدتی است استاد دانشگاه تهران نیز شده، در تجمع ستاد دانشجويي حمايت از جنبش‌هاي اسلامي با بیان این که "ديگر نبايد ساكت نشست و منتظر بمانيم تجاوزهاي ننگين ادامه پيدا كند."، گفت: امروز زمان جهاد فرا رسيده است.
وی افزود: زمان جهاد فرا رسيده است و بايد بپا خيزيم، چرا که سعودي‌هاي متجاوز بيش از 50 نفر از خواهران مسلمان را به مكان‌هاي نامعلوم برده‌اند.
رییس شورای هماهنگی نیروهای حزب الله صريح كرد: در مورد تحولات اجتماعي منطقه چهار نوع تحليل وجود دارد؛ يكي از اين تحليل‌ها مربوط به مقام معظم رهبري مي‌باشد كه معتقدند تحولات اجتماعي منطقه ناشي از پيروزي انقلاب اسلامي ايران و استقامت 32 ساله‌ نظام جمهوري اسلامي ايران است.
الله‌كرم افزود: ديدگاه ديگر مربوط به آمريكا است كه هميشه به دنبال منافع خود مي‌باشد؛ چرا كه در جايي دست ديكتاتوري مثل يمن را باز مي‌گذارد و در جاي ديگر با ليبي مخالفت مي‌كند و در جاي ديگر عيله مردم بپا مي‌خيزد كه اين ديدگاه‌هاي چندگانه نشان از آن است كه آمريكا هميشه به دنبال منافع خود حركت مي‌كند.
وی افزود: ديگر ديدگاه مربوط به جريان فتنه سبز مي‌باشد كه تحولات اجتماعي منطقه را ناشي از فتنه سبز پس از انتخابات 88 مي‌داند و دليل آن را شعار «الله اكبر» معرفي مي‌كند و ما به آنها پاسخ مي‌دهيم اگر الله اكبر از طرف شما بود و در مصر و تونس چنين تحولاتي اتفاق افتاد بايد گفت كه اين تحولات از مساجد و نماز جمعه‌ها بپا خاست. يعني اين تحولات بر اساس اسلام و اسلام‌خواهي بوده است.
وي تصريح كرد: ديدگاه ديگر مربوط به جريان انحرافي حاكم در بخشي از دولت مي‌باشد كه معتقد است مسائل منطقه و تحولات توسط آمريكا هدايت مي‌شود و در اين زمينه دو ديدگاه خاورميانه بزرگ و خاورميانه جديد را گواه قرار مي‌دهد.
الله‌كرم افزود: آن‌چه ايران اسلامي، آمريكاي جنايتكار و محققين علم سياست معتقدند اين است كه كشورهاي منطقه با ديدگاه مقاومت اسلامي برخاسته و از 32 سال مقاومت جمهوري اسلامي الگو گرفته‌اند.